سرنوشت

یک سالو نیمه که زیر یه سقف مشترکیم ... راستی عشق مث آب اگه یه جا بمونه می گنده؟؟

سرنوشت

یک سالو نیمه که زیر یه سقف مشترکیم ... راستی عشق مث آب اگه یه جا بمونه می گنده؟؟

عید فطر و تعطیلی ها

دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۳ ق.ظ
عید تون مبارک باشه :)
هر چند خیلی تاخبر دارم:|

اواخر ماه رمضون بار و بندیلو جم کردیم و دوتایی رفتیم شمال غرب ... چقد سرد بود هوا ....
قزوین و زنجان و اردبیل و آذربایجان غربی و شرقی

وقتی برگشتیم دوتایی سرما خوردیم 
چه عاشقانه :دی

البته بیشتر سرماها رو من خورده بودم و آقای همسر حالش خیلی بهتر بود.

در حدی حالم بد بود که نه می تونستم گوشی دستم بگیرم نه به لپ تاپ نگاه کنم ...
سرم گیج می رفت و چشم هام و سرم همراه بقیه اعضای بدنم درد می کردن :(

روز اول سرماخوردگیم فقط دراز کشیده بودم... 
آقای همسر قشنگ مراعات منو کرد
شب که اومد با همه خستگیش همه ظرفا رو شست 
دوبار دمنوش دم کرد
آشپز خونه رو تمیز کرد
همه ظرفا رو سرجاشون گذاشت
دوبار برام دمنوش درست کرد که بخور بدم
جیگر کباب کرد
و من همراه عذابی که می کشیدم حس خیلی خوبی داشتم :|
حتی وقتی جیگری که می خوردم حزه زهر مار می داد :( مزه خوشبختی تو دهنم شیرین شیرین بود.

مهم نیست که از روز بعدش دیگه دست به هیچ کاری نزد ... 
فقط هی می گفت پاشو بریم دکتر، اینچوری خوب نمی شی تو .... پاشو .... پاشو ....
مهم نیست بعدش چنان با هم درگیر شدیم که ....

آخه وقتی یه ادم اینقدرررررر می تونه خوب و دوست داشتنی باشه ... چرا باید فقط یه روز در سال ؟؟

  • وح یده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی